0
براساس برند

بررسی فیلم دوست قدیمی “Oldboy”

فیلم دوست قدیمی "Oldboy"

فهرست مطالب

مقدمه‌ای بر فیلم دوست قدیمی “Oldboy”

فیلم “دوست قدیمی” یا “Oldboy” (به “پیر پسر” هم ترجمه کرده اند) یکی از آثار برجسته سینمای کره جنوبی است که توسط پارک چان-ووک در سال ۲۰۰۳ کارگردانی شده است. این فیلم به واسطه داستان معمایی و تم‌های عمیق خود، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.

جعبه پاندورا

“پاندورا جعبه‌ای را از زئوس دریافت کرد تا به انسان‌ها هدیه دهد، با این هشدار که در جعبه را نگشایند. اما پاندورا جعبه را گشود و بلاها و شوربختی‌ها از داخل آن سرریز کرده و بر روی زمین پراکنده شدند. از آن روز، زمین جایگاه ظلم، گناه و پلیدی شد و تنها امید در جعبه باقی ماند تا تسلای بشر باشد.”

مظاهر پلیدی و شرارت در جهان

لازم نیست به این افسانه باور داشته باشیم تا دریابیم که جهان ما پر از بلا، پلشتی و شرارت است. فقط کافیست کمی دور و برمان را نگاه کنیم تا مظاهر فساد، ظلم و گناه را ببینیم. تفاوت بین باور من، شما و یا اشخاص دیگر نسبت به شوربختی و خسران بشریت، در این است که سرچشمه این منجلاب انسانی را چه بدانیم.

دیدگاه‌های مختلف درباره سرچشمه پلیدی

در رابطه با باورهایی که ایده‌آل‌گراها، اگزیستانسیالیست‌ها و دیگر متفکران در این باره دارند، در مقاله‌ای دیگر توضیحی خلاصه ارائه خواهم کرد. اما فعلاً ببینیم باور فیلم دوست قدیمی چیست.

تم جعبه بنفش در فیلم دوست قدیمی

در فیلم دوست قدیمی “Oldboy” بارها جعبه‌ای بنفش رنگ را می‌بینیم که باید گشوده شود. هر بار که این جعبه باز می‌شود، نمادی از پلیدی و خشونت انسان را می‌بینیم. اما در آخرین سکانس، قهرمان فیلم (دائه سو) امیدوار است که جعبه باز نشود، و رسوایی دیگری را برملا نکند. امید به فاش نشدن ننگ و بدنامی، چیزی است که با باز نشدن جعبه باقی می‌ماند.

ارتباط جعبه بنفش با افسانه پاندورا

موتیف جعبه بنفش به این افسانه قدیمی اشاره می‌کند. اما آیا فیلم دوست قدیمی “Oldboy” نیز مانند افسانه پاندورا معتقد است که شوربختی، ظلم و فساد از طرف خدا به انسان تحمیل شده‌اند؟

برای درک بهتر بگذارید موضوع و چکیده داستان را مرور کنیم:

نقد و بررسی فیلم دوست قدیمی "Oldboy"

خلاصه داستان فیلم دوست قدیمی “Oldboy”

دائه سو و فرشته کوچک

برای درک بهتر داستان، بیایید چکیده‌ای از آن را مرور کنیم. دائه‌سو برای هدیه تولد دخترش دو بال فرشته می‌خرد. این دو بال نماد مهمی است، که باید به آن توجه داشت. در حالی که دائه‌سو در کیوسک تلفن مشغول صحبت کردن است، او را می‌ربایند، و او را به مدت پانزده سال در یک سلول زندانی می‌کنند.

پرده اول: تعلیق و معما

پرده اول فیلم با تعلیقی جذاب سپری می‌شود و مخاطب می‌خواهد بداند که چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و چگونه دائه‌سو از این وضعیت رهایی می‌یابد؟ پس از آزادی، معماهایی ذهن دائه‌سو و مخاطب را به خود مشغول می‌سازد: چه کسی و چرا او را زندانی کرده است؟

پیشروی داستان: آشنایی با می دو و کشف زندانبان

فیلم که همواره با تعلیق و معما مخاطب خود را میخکوب می‌سازد، وارد سکانس‌هایی اکشن و گره‌گشا می‌شود.دائه‌سو با دختری به نام می‌دو آشنا می‌شود و به کمک او، مسئول زندان (زندانبان) را پیدا می‌کند. او قدم به قدم به پاسخ معما نزدیک‌تر می‌شود، و در نهایت به شخصی به نام ووجین می‌رسد. ووجین از دائه‌سو می‌خواهد که خود دلیل زندانی شدنش را بیابد. اگر ظرف پنج روز به پاسخ برسد، ووجین خود را خواهد کشت و در غیر این صورت، دائه‌سو را خواهد کشت.

حل معما و کشف راز

دائه سو در نهایت پاسخ سوال را می‌یابد. یکی از نقاط قوت فیلم‌نامه در فیلم دوست قدیمی “Oldboy” این است که هر معمایی که حل می‌شود، معمای جدیدی گشوده می‌شود و از کشش و جذابیت فیلم کاسته نمی‌شود. دائه‌سو متوجه می‌شود که ووجین هم‌مدرسه‌ای قدیمی‌اش بوده است. او از رابطه نامشروع ووجین با خواهرش با خبر می‌شود و راز آن‌ها را فاش می‌کند، و دخترک که بی‌آبرو شده است، خودکشی می‌کند.

رویارویی با ووجین و حل آخرین معما

در نهایت دائه سو با ووجین روبرو می‌شود. اکنون زمان آن است که دائه سو و مخاطب آخرین معما را حل کنند و از فهم حقایق شوکه شوند. دائه سو در نهایت درمی‌یابد که معشوقش، می‌دو، دختر خودش است. این حقیقت تلخ زمانی آشکار می‌شود که او متوجه می‌شود در دوران زندان، ذهنش به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده، تا پس از آزادی عاشق دختر خودش شود. دختری که از کودکی او را ندیده بود. ووجین با این نقشه‌پردازی پیچیده، ضربه‌ای هولناک به دائه‌سو وارد کرده است.

قتل خواهر توسط ووجین

راز دیگری که فاش می‌شود این است که ووجین خواهر خودش را کشته است. این قتل به دلیل افشای رابطه نامشروع آن‌ها توسط دائه‌سو رخ داده و در نهایت باعث خودکشی خواهر ووجین شده است.

جعبه بنفش و ترس از حقیقت

در پایان داستان، همان جعبه معروف جلوی می‌دو قرار می‌گیرد. باز شدن جعبه برای می‌دو به معنای دیدن عکس‌های کودکی‌اش به همراه پدر و افشای این راز هولناک برای او است. دائه‌سو در صحنه‌ای تاثیرگذار از هر روشی استفاده می‌کند، تا جعبه را برای می‌دو نگشایند. او التماس می‌کند، مانند سگ پارس می‌کند و اشک می‌ریزد.

هدف دائه‌سو از تلاش برای باز نشدن جعبه

سوالی که مطرح می‌شود این است که هدف دائه‌سو از تلاش برای باز نشدن جعبه و بر ملا نشدن راز چیست؟ آیا او اکنون به می‌دو به چشم دخترش می‌نگرد و واهمه دارد که این واقعیت متعفن برای دخترش هویدا شود؟ یا این لکه ننگ بر پیشانی‌اش به عنوان یک انسان ننشیند؟ یا صرفاً می‌خواهد معشوقش، می‌دو، را از دست ندهد؟

پایان مبهم و عشق ادامه‌دار

در انتهای فیلم Oldboy به صورت مبهم به این سوال پاسخ داده می‌شود. دائه‌سو، می دو را در آغوش می‌گیرد و می‌دو می‌گوید “دوستت دارم”. از این صحنه می‌توان نتیجه گرفت که این رابطه ادامه پیدا کرده است.

مضمون، مفهوم و تأثیر یک اثر هنری

بایستی بدانیم که مضمون و باور یک اثر هنری و تأثیر آن، برای مخاطبین مختلف ممکن است متفاوت باشد. اما از چیدمان وقایع، حوادث، نمادها و دیالوگ‌های فیلم می‌توانیم به آنچه که خالقِ اثر قصد داشته است به مخاطب انتقال دهد، نزدیک بشویم، و مضمونی را که در پس داستان نهفته است کشف نماییم. برای فهم مضمون فیلم دوست قدیمی “Oldboy”، این نکات را مرور می‌کنیم:

۱. نماد جعبه پاندورا

نماد جعبه پاندورا می‌تواند به این موضوع اشاره داشته باشد که منجلابی که انسان را فرا گرفته است، نه به اختیار او، که جبری است که بر او تحمیل شده است. پس انسان راه گریزی از این شوربختی ندارد.

۲. بال‌های فرشته

وقتی دائه‌سو می‌فهمد که می‌دو دخترش است، در نمایی پارادوکس گونه و کنایه‌آمیز، می‌دو را می‌بینیم که همان بال‌های فرشته‌ای را که پدرش برایش خریده بود بر دوش انداخته و بال می‌زند. دختری که با پدرش رابطه دارد، به طرز احمقانه‌ای ادای فرشته‌ها را در می‌آورد. در واقع این پلان به این موضوع اشاره دارد که انسان فاسق که در متعفن‌ترین مرداب‌ها گرفتار است، تمام تلاشش را می‌کند که مثل فرشته‌ها پاک باشد. نتیجه اینکه رهایی انسان از پستی و دنائت به شوخی می‌ماند.

۳. نقش ووجین در زندگی دائه سو

ووجین در طول مدت اسارت دائه‌سو و پس از آن، وی را تحت کنترل دارد و شخصیت او را به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده که عاشق می‌دو شود. در واقع دائه‌سو به عنوان نمونه‌ای از بشر، تحت فرمان ناخودآگاهِ خود و غریزه‌ای است که در او وجود دارد. می‌توان گفت که فیلم می‌خواهد بگوید: انسان تحت تأثیر جبری است که ذات، غریزه و دنیای پیرامونش برایش ایجاد کرده است و راه فراری ندارد. پس به عقیده فیلم، منشأ آنچه که گناه و فحشا می‌خوانیم، ذات و طبیعت انسان است.

۴. دیالوگ پایانی قهرمان و ضد قهرمان

در تحلیل مضمون فیلم، دیالوگ پایانی قهرمان (دائه سو) و ضد قهرمان (ووجین) اهمیت بسیاری دارد. پروتاگونیست و آنتاگونیست از نظر ارزشی در موقعیتی همسان قرار می‌گیرند و هر دو به شنیع‌ترین گناهان یعنی رابطه جنسی با محارم آلوده شده‌اند، و دیگر دائه‌سو نمی‌تواند ووجین را قضاوت کند. ووجین بدترین نوع انتقام را برگزید. او شرایط را طوری فراهم کرد که دائه‌سو همان خطایی را مرتکب شود که روزی ووجین را به خاطر آن سرزنش کرده بود. شاید بتوان گفت که فیلم بر تأثیر قدرتی فراتر از قدرت اختیار بشر، و ضعف انسان در برابر آن اشاره دارد.

۵. لحظه تاثیرگذار پایانی فیلم

خالق اثر در انتهای فیلم از لحظه‌ای تأثیرگذار پرده برمی‌دارد و داغی را به تصویر می‌کشد که ووجین را سوزاند و او را به انتقام گرفتن سوق داد. در پلانی تأثیرگذار، ووجین را می‌بینیم که روی سد ایستاده، و خواهرش از دست او آویزان شده است. خالق اثر به عمد این لحظه را به عنوان آخرین پلان فیلم نمایش می‌دهد، تا بیشترین تأثیرگذاری عاطفی را داشته باشد. خواهر و معشوق ووجین می‌گوید: “من پشیمون نیستم”، و سپس سقوط می کند. بنابراین تلاش کارگردان برای قوت و اثربخشی این پلان، خواسته یا ناخواسته، تصویری باشکوه از عشق خواهر و برادر ترسیم کرده است.

بالاخره مضمون، باور و حرف حساب فیلم Oldboy چیست؟

جنگ با نظام ارزشی چند‌هزار ساله

به نظر من، با توجه به موارد فوق می‌توان گفت که فیلم مذمت و سرکوب چنین عشق نکوهیده‌ای (از نظر مردم عادی) را ظلمی می‌داند، که بایستی با آن مقابله کرد. فیلم به جنگ نظام ارزشی چند هزار ساله بشریت می‌رود، و قهرمان فیلم به رابطه‌ای که پیشتر آن را گناه می‌دانست، ادامه می‌دهد. البته فیلم در این مورد کمی ابهام ایجاد می‌کند و سرنوشت عشق دائه‌سو به می‌دو را به عهده تماشاگر می‌گذارد.

فیلم “دوست قدیمی” در مبارزه‌اش کم نمی‌گذارد، و تلاش می‌کند، از عشق مذمومِ محارم تصویری با شکوه بسازد. ووجین آزادمنشانه افتخار می‌کند که با چشمانی باز و دانسته با خواهرش ارتباط داشته است. خودکشی ووجین هم دردی را دوا نمی‌کند، چرا که صرفاً می‌تواند به دلیل از دست دادن معشوق، و همچنین عدم درک افراد جامعه نسبت به نیازهای او باشد. به عبارتی در این جامعه _ که درکش نمی‌کند_ جایی برای خود نمی‌یابد.

پذیرش واقعیت انسانی

از نظر فیلم، انسان موجودی پلید و ناپاک است، که سعی می‌کند تمایلاتش را پنهان ساخته، و ظاهری فرشته‌گونه به خود بگیرد. اگر انسان در آنچه که اسمش را فحشا، پلشتی و گناه می‌گذارد، دست و پا می‌زند، به واسطه طبیعت اوست. طبیعتی که به جبر به او عطا شده است، و کسی نمی‌تواند او را به این جرم مواخذه کند. پس چرا دست از تزویر و ظاهرسازی برنداشته، نقاب از چهره برنگیرد؟ چرا خودش را آنطور که هست نپذیرد؟ و چرا از خویشتن شرمنده باشد و خود را گناهکار بخواند؟

من دست کمی از حیوان ندارم!

اصولاً مضمون فیلم‌ها در یک دیالوگ مهم یک یا چند بار بیان می‌شود. در این فیلم نیز دیالوگی وجود دارد که این باور را بیان می‌کند: “درسته که ممکنه من دست کمی از حیوان نداشته باشم، اما حق ندارم زندگی کنم؟”

پس می‌توان گفت که فیلم باور دارد: انسان مثل هر حیوانی تمایلاتی دارد، که بایستی ارضا شود، و این حق طبیعی اوست. این تفکر، که شاید گفتمان غالب جهان معاصر باشد، در عرصه هنر رسوخ پیدا کرده است. آثار هنریِ پیروِ این جریان فکری عقیده دارند که اصولاً آنچه که ادیان از انسان انتظار دارند، متناسب با سرشت او نیست.

بررسی فرم فیلم Oldboy

نقاط قوت فیلم دوست قدیمی “Oldboy” عبارتند از:

  1. داستان فیلم دوست قدیمی “Oldboy” غیر‌قابل‌پیش‌بینی است، و دائما معما پیش روی مخاطب گذاشته، ذهن او را به چالش می‌کشد.
  2.  فیلم دوست قدیمی در شخصیت‌پردازی و پیشبُرد وقایع دچار کلیشه نمی‌شود.
  3. فیلم در تعریف جهان خویش، زبانی گویا و باورپذیر دارد. به عنوان مثال می‌توان به طراحی باورپذیر سلولی میان دیوارهای قطور اشاره کرد، که تا‌کنون توسط پلیس کشف نشده است. این نکته که سلول از طریق یک تصادف (افتادن تکه کاغذ مربوط به رستوران در غذا) پیدا شد، کشف نشدنش را در طول این سال ها باورپذیر می‌سازد.
  4. هر سکانس به‌تنهایی جذابیت های خودش را در روایت دارد. به عنوان مثال سکانس ابتدایی فیلم درپاسگاه پلیس و مستی دائه‌سو، و یا سکانس رستوران و آشناییش با می‌دو و خوردن هشت‌پای زنده را به‌یاد بیاورید. 
  5. تدوین، مچ‌کات‌ها و ترنزیشن‌ها، با توجه به سال ساخت فیلم نوآورانه محسوب می‌شوند.
  6. نمادهای کنایه آمیز مثل بال‌های فرشته، در انتقال باورِ فرامتن، کارکرد درستی دارند. 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

فیلم دوست قدیمی “Oldboy” با استفاده از نمادها و تم‌ها، داستانی پر از تعلیق و معما ارائه می‌دهد. جعبه بنفش در این فیلم نمادی از پلیدی و خشونت انسانی است که هر بار با گشوده شدن، بخش دیگری از آن را آشکار می‌سازد. این فیلم نه تنها داستانی جذاب و پر از کشش ارائه می‌دهد، بلکه فارغ از درستی یا نادرستی باورش، به مخاطب فرصتی برای تفکر و تعمق درباره مفاهیم عمیق‌تر زندگی می‌دهد.

اشتراک گذاری:
تصویر حمید براتی
حمید براتی
منتقد سینما، تصویربردار، تدوین‌گر و کارشناس تولید محتوا در فضای مجازی با بیش از بیست سال سابقه مطالعه و کسب دانش در زمینه سینما دوره ها و مدارک: - رویداد خلق ایده‌های سینمایی - بنیاد فارابی - مدرسین: سروش صحت، محراب قاسم‌خانی، شهرام مکری، کامبوزیا پرتوی، مهدی سجاده‌‌چی، فرهاد توحیدی - فیلمنامه‌نویسی - مدرس: احسان روحی - انیمیشن و کارتون: موسسه هنری خراسان (روزنامه خراسان) - نقد فیلم - گروه طعم نقد- مدرسین: محسن بدرقه، مصطفی یوسف‌زاده - خبرنویسی - تحریریه روزنامه قدس
مطالــــب مرتــــــبط

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

جستجو در بلاگ ها
دسته بندی ها
آخرین مطالب
نقد و بررسی فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده
نقد و بررسی فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده
.
نقد و بررسی فیلم بی‌بدن
بررسی فیلم «بی‌بدن»
.
نقد و بررسی فیلم گلادیاتور 2
نقد و بررسی فیلم گلادیاتور 2
.
نقد و بررسی فیلم‌های صبحانه با زرافه‌ها و جهان با من برقص
صبحانه با زرافه‌ها و جهان با من برقص
.
فیلم کیک محبوب من
نقد و بررسی فیلم کیک محبوب من
.
نقد و بررسی فیلم تمساح خونی
نقد و بررسی فیلم تمساح خونی
.
0
    0
    سبد خرید