سینما هنر کانونی ساختن وقایع است. به این معنا که در سینما خالق اثر تصمیم میگیرد یک ماجرا را از کجای آن روایت کند، زاویه دید تماشاچی کجا باشد، وقایع به چه ترتیبی نمایش داده شوند، چه میزان از حقیقت عیان شود، ریتم و سرعت وقوع حوادث به چه صورت باشند و موسیقی کجا با تصاویر همراه شود. همه این عوامل در ایجاد حس و ادراک تماشاچی از اتفاقات و حوادث تأثیرگذار است.
از نظر بسیاری از اساتید سینما همچون مک کی در تبادل میان هنرمند و مخاطب، افکار و ایدهها مستقیماً از طریق حواس و ادراکات، الهام و عاطفه منتقل میگردند. به عبارتی فرم در سینما و جنبه هنری اثر است که مخاطب را تحتتأثیر قرارداده، در او عاطفه و ادراک حسی ایجاد میکند.
فرم در سینما چیست؟
در این مقاله به زبان ساده و با رویکردی نو به تأثیر سبک روایی و فرم در سینما در انتقال احساس به مخاطب میپردازیم و سعی میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که فرم در سینما چیست و چه تعریفی دارد؟
سینمای نئورئال ایتالیا؛ بازتاب واقعیت عریان
یکی از برجستهترین مکاتب سینمایی که تأکید ویژهای بر وفاداری به واقعیت داشت، نئورئالیسم ایتالیا بود. در مکتب سینمایی نئورئال ایتالیا عقیده بر این بود که خالق اثر بایستی تا حد ممکن به واقعیت نزدیک شده و در دستچینکردن وقایع، ایجاد ریتم و ارائه داستان به مخاطب بهگونهای عمل نکند که واقعیت مخدوش شود؛ لذا زاویه دوربین و خط سیر روایتِ وقایع حالتی مستندگونه و ابجکتیو داشت و اتفاقات معمولی زندگی و وقایع روزمره در این سینما با ریتمی کند (برای ایجاد حس نزدیکی به زمان واقعی) روایت میشد. تدوین نیز در خدمت روایتگری سرراست و خطی بود که سبب میشد داستان به روانترین شکل و با کمترین دخالت در اثرگذاری عاطفی آن، روایت شود. مثلاً در فیلم دزد دوچرخه، دسیکا از زاویههای دوربین مستندگونه و خط سیر وقایع با ریتمی کند بهره میگیرد تا بیننده را هرچه بیشتر به زندگی روزمره و مسائل طبقه کارگر نزدیک کند. در فیلم درخت چوب صندل (The Tree of Wooden Clogs) (درخت تنگدستی)، ارمانو اولمی زندگی سخت روستاییان را طوری روایت میکند که به مستند شبیه است.
سینمایی بدون رنگ و لعاب
حتی بر خلاف مکاتب دیگر سینمایی، طراحی دکور در این سینما وجود ندارد. روسلینی که یکی از کارگردانهای مهم این جریان است در مصاحبهای در این باره میگوید: ((اگر بهاشتباه نمای زیبایی بگیرم، حتماً هنگام تدوین آن را بیرون خواهم کشید))
این جمله نشاندهنده این موضوع است که فیلم قرار است همان واقعیتی را نشان دهد که در زندگی واقعی مردم (بهخصوص طبقه فرودست) جریان دارد. فیلم دزد دوچرخه اثر ویتوریو دسیکا و جاده اثر فدریکو فلینی، رم شهر بیدفاع اثر روبرتو روسلینی از جمله فیلمهای معروف این مکتب سینمایی هستند.
فرم در سینمای مؤلف: جهانبینی شخصی و ذهنی
در مقابل آثاری هستند که تعمداً از طریق مونتاژ، زاویه تصویربرداری و.. وقایع را بر اساس فضای ذهنی خالق اثر، و بهگونهای سوبژکتیو روایت میکنند. کارگردانهایی که فرم روایتگری شخص و ذهنی خودشان را دارند، مؤلف میگویند. این کارگردانها جهان را آنگونه به تصویر میکشند که تصور میکنند؛ یعنی جهانی که در کانون لنز و زاویه دید ایشان ترسیم شده است. جهان این فیلمها دنیایی شخصی است که از دریچه ذهن ایشان منعکس میگردد.
البته تنها کارگردانهای مؤلف مثل برگمان، تارکوفسکی، آنجلوپلوس و دیوید لینچ نیستند که سینمای خودشان را دارند. هر کارگردان خلاق و کهنهکاری لحن و زبان خودش را برای روایتگری دارد.
استفاده از فرم و تدوین برای ایجاد احساسات
سرجیو لئونه یکی از خلاقترین کارگردانها در استفاده از قابلیتهای سینما برای ایجاد موقعیتهایی تأثیرگذار است. در هرکدام از فیلمهای او دهها نمونه باارزش از بهکارگیری ظرفیتهای هنر هفتم در انتقال احساس به مخاطب وجود دارد.
سینما به سبک سرجیو لئونه
در پایان فیلم خوب، بد، زشت، سه شخصیت فیلم با هم دوئل میکنند. ابتدا موسیقی باشکوه انیو موریکونه نواخته میشود و سه نفر جایگیری میکنند. موسیقی قطع میشود، لحظهای سکوت حکمفرما میشود و بعد ملودی جعبه موسیقی با نماهای لانگ، مدیوم، مدیوم کلوز و تری شات همراه میشود. بعد کلوزشاتهایی را از اسلحهها میبینیم. سپس بارها کلوزآپ تکتک کاراکترها و احساس آنها را مشاهده میکنیم و باز کلوز شات اسلحهها به نمایش درمیآید. آنگاه موسیقی باابهت اضافه میشود و سرجیولئونه با نماهای اکستریم کلوزآپ چشمها و کلوزشات اسلحهها _ که با اوجگرفتن موسیقی بهسرعت کاتها و ریتم تدوینشان افزوده میشود_ یکی از نفسگیرترین تعلیقهای تاریخ سینما را خلق میکند. زمان کند و نفس در سینه حبس میشود و ناگهان صدای تیر را میشنویم. شخصیت بد بر زمین میافتد. این لحظهای رؤیایی و تجربهای جادویی است که فقط در سینما اتفاق میافتاد.
سرجیولئونه در فیلم یک مشت دینامیت (Duck, You Sucker) (سرت را بدزد احمق) صحنهای را طراحی میکند که راهزن بدوی فیلم وارد یک دلیجان بسیار لوکس میشود. اشرافزادههای داخل دلیجان به دید تحقیر به قهرمان فقیر فیلم مینگرند. آنها مشغول غذاخوردن هستند. دوربین نماهایی را از دهان مسافرین دلیجان نمایش میدهد که به طرز مشمئزکنندهای مشغول بلعیدن هستند. کارگردان با انتقال زاویه دید مخاطب به دهان کاراکترهایش، ایشان را به هجو میکشد.
تضاد مرگ و تولد؛ دینداری و قتل
در فیلم پدرخوانده، فرانسیس فورد کاپولا صحنههای ترور سران خانوادههای مافیایی را با صحنه غسل تعمید به طور موازی تدوین کرده است. موسیقی ملایم کلیسایی با دعاهایی که کشیش میخواند شنیده میشود و همزمان مخالفین به قتل میرسند. پس از هر قتلی که صورت میگیرد نمای کلوزآپ مایکل کورلئونه را میبینیم که با خونسردی به کشیش پاسخ میدهد. درست است که این تدوین موازی در بهتصویرکشیدن پارادوکس شخصیت یک پدرخوانده سیسیلی و ترسیم وجوه دوگانه کاراکتر وی اهمیت بسیار دارد، اما تأثیر عاطفی که بر مخاطب فیلم میگذارد بهمراتب بیشتراست.
ترکیب سبکهای روایی: اصغر فرهادی
اصغر فرهادی در جدایی نادر از سیمین و فروشنده دو سبک روایی را با هم ترکیب میکند. او دیالوگها و کنش های بازیگرانش را بسیار رئال طراحی میکند بهگونهای که مخاطب انتظار دارد همچون آثار نئورئال، داستان را از ابتدا تا انتها با تدوینی خطی برایش روایت کنند. اما اصغر فرهادی اطلاعات را بهصورت گزینش شده برای مخاطبش روایت میکند. به این معنی که بخشی از اطلاعات را از مخاطبش پنهان می سازد و بعد آهسته آهسته آن را عیان می سازد. همین معمای حاصل از گزیدهگویی است که مخاطب را جذب میکند.
گزیدهگویی
گزیدهگویی میتواند اشکال دیگری به خود بگیرد. مثلاً در سکانس پایانی فیلم جمشیدیه بازیگر زن که به قتل متهم است در دادگاه از خود دفاع میکند و از خشمش نسبت به همه کسانی که در خیابان فحش میدهند و توهین میکنند میگوید. او دیالوگ احساسیاش را بسیار تأثیرگذار ادا کرده و بازی بسیار اثربخشی را ارائه میدهد. زن مقتول فقط میگوید (( آقای قاضی میشه چند کلمه بگم؟)) و بعد میبینیم که زن قاتل آزاد میشود. در ماشین کنار شوهرش مینشیند و موسیقی که کمی پیشتر به تصاویر اضافه شده است، شنیده میشود. عدهای در خیابان نزاع میکنند و فحش میدهند. فیلم تمام میشود. فیلم با حداقل پلان و دیالوگ، بخشش اولیای دم و همچنین اثری را که وقایع بر قاتل گذاشته است، به تصویر میکشد.
نمونههایی از فرم روایی
در فیلم خوابم میآد رضا عطاران سعی میکند دل مریلا زارعی را به دست آورد. در سکانسی، راوی یعنی رضا عطاران از احساسش میگوید و ما تصاویر آدمهایی را میبینیم که به دوربین خیره شدهاند. موسیقی جادویی Marriage d amour ریچارد کلایدرمن نواخته میشود و روح تماشاچی را به پرواز درمیآورد. کارگردان در این سکانس برای ورود به فضای ذهنی و درونی کارکترش از ترکیب منولوگ، موسیقی و تصاویر افراد استفاده میکند.
در فیلم قاپزنی، کارگردان فیلم را بسیار تند روایت میکند. حتی سفر کاراکترش را از اروپا به امریکا با تعدادی پلان چند فریمی نمایش میدهد.
لحنهای مختلف روایت در یک فیلم
در فیلم هیولا، کورئیدا یک داستان را با سه لحن روایت میکند. یک روایت که جهان را از دریچه مادری تنها نمایش میدهد، دلهرهآور و کمی تاریک است. جهان فرزند او اما کودکانه و سرزنده ترسیم میشود. این روایت همچون ادراک کودکان از جهان، خیالانگیز است.
در سکانس مبارزه انتهایی فیلم بیل را بکش، تارانتینو از مؤلفههای سینمای ژاپن و حتی انیمه استفاده میکند. در اپیزود دوم این فیلم، وقتی کاراکتر به استاد چینی مراجعه میکند، سبک سینمای چین را در نوع تصویربرداری و ریتم تدوین فیلم مشاهده میکنیم.
تفسیر خالق اثر از داستان
صدها مثال دیگر را میتوان دررابطهبا جادوی قاببندی، استفاده از لنز، ساختار روایتگری فیلمنامه و ترتیب حوادث، مونتاژ و تدوین و همراهی موسیقی ذکر کرد. یک داستان را میتوان در قالب دهها فیلمنامه تعریف کرد، و هر فیلمنامه را میتوان به دهها روش به تصویر کشید. هنر نویسنده فیلمنامه در تفسیری است که از داستان یا طرح، در قالب ترتیب حوادث و صحنهها و نوشتن دیالوگها ارائه میدهد. کارگردان نیز تفسیر خودش را از فیلمنامه به تصویر میکشد و بهصورت مجموعهای از نماها ترسیم میکند. این تفسیرها را فرم در سینما میگوییم.
تجربه زندگی دیگر
تماشاچی در سالن تاریک سینما روح و جان خود را به خالق اثرمی سپارد تا مرغ احساس خیالش را به پرواز درآورد و به دنیای شورانگیز خویش رهنمون سازد. تماشاچی در سالن سحرآمیز سینما از دروازه نقرهای میگذرد و گاه با حقیقتی عریان رودررو میشود و گاه بهمثابه مسافری مرزهای ادراک و شعور را درمینوردد و به وادی حس و عاطفه قدم میگذارد. چشم و گوش او برای لحظاتی با چشم و گوش شخصیتهای فیلم درمیآمیزد و از منظر آنها زندگی را تجربه میکند.
تصور کنید که یک سالن سینمای خصوصی داشته باشید و این تجربه سحرآمیز را در سینمای خودتان تجربه کنید. ما در سینماروم سالن سینما را در خانه شما طراحی و اجرا میکنیم. برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ساخت سینمای خانگی و خصوصی مقالهای با عنوان “چگونه یک سینمای خانگی حرفهای بسازیم” را مطالعه بفرمایید.