فیلم نگهبان شب ساخته رضا میرکریمی در سال ۱۴۰۰ موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شد. این فیلم با ریتمی تند آغاز میشود و با ضرباهنگی سریع پیش میرود. داستان از آنجا شروع میشود که کارگری محجوب و سادهدل به نام رسول برای نگهبانی از یک برج نیمهساخته استخدام میشود. و از همان ابتدا اتفاقات عجیبی رخ میدهد. با اینکه به نظر میرسد همه چیز برای رسول بر وفق مراد است، اما حس میشود که چیزی سر جای خودش نیست. برای بررسی این فیلم جذاب با ما همراه باشید.
شخصیت رسول و تعلیق داستان
رسول شخصیتی ساده دارد و همین سادگی باعث ایجاد تعلیق در فیلم میشود. بیننده همیشه نگران است که مبادا کلاه سر رسول برود. و از آنجا که تضاد میان سادگی رسول و زرنگی مهندس به خوبی در فیلم به تصویر کشیده شده است، این احساس نگرانی به تدریج شدیدتر میشود. در جایی از فیلم مهندس و خانمی که شریک اوست، رسول را به بانک میبرند و او چک میکشد. این موقعیتها به ایجاد تعلیق در فیلم کمک زیادی میکنند.
تعلیق و کنایه دراماتیک
تعلیق زمانی اتفاق میافتد که مخاطب نسبت به خطری که کاراکتر را تهدید میکند آگاه باشد. طبق نظر مک کی، اگر مخاطب و کاراکتر هر دو نسبت به خطری آگاه باشند، تعلیق رخ میدهد. اما اگر بیننده از خطری آگاه باشد که کاراکتر از آن بیخبر است، این حالت را کنایه دراماتیک مینامند. علاوه بر تعلیق، وضعیت دیگری به نام معما نیز وجود دارد که در آن بیننده از خطر آگاه نیست و تنها بیم آن میرود که خطری کاراکتر را تهدید کند. اشتراک این ابزارهای هیجانآور دراماتیک در عدم اطلاع از آینده و ایجاد حس نگرانی است.
اما آیا فیلم قرار است در حد یک فیلم معمایی و دلهرهآور اجتماعی باقی بماند؟ خیر! یادمان نرود که نویسنده و کارگردان فیلم نگهبان نیمهشب رضا میرکریمی است. پس اگر فکر میکنید که تنها بایستی به کمی دلهره و هیجان اکتفا کنید، سخت در اشتباهید.
پیشرفت داستان، معرفی معما و عاشقانه
فیلم “نگهبان شب” تنها به تعلیق و هیجان اکتفا نمیکند. خیلی زود یک معمای مرموز و یک موقعیت رمانتیک نیز به داستان اضافه میشود. پیرمردی که او را دایی صدا میزنند، به رسول مهرورزی میکند و از طرف دیگر، دختری گاه وارد کارگاه ساختمانی میشود. دایی کارهای عجیبی میکند و گفتههایش تناقض دارد. او به رسول وعده خانه و ازدواج با دختر را میدهد. این معما خیلی زود حل میشود و فیلم با تعریف دو رابطه جدید، جهان خود را ترسیم میکند.
رابطه رسول و دختر لال و پیرنگ دوم
فیلم که توانسته مخاطبش را جذب کند و با خود همراه نماید، از این جا رفتهرفته جهان خودش را ترسیم میکند. فیلم در این مرحله دو رابطه و دو پیرنگ تازه را تعریف می کند. پیرنگ اول، رابطه رسول و دختر لال و کمشنواست. رابطهای که به کاراکتر رسول قوت و به زندگیاش معنایی دلپذیر میبخشد. کاراکتر رسول که بسیار دقیق و درست ترسیم شده است، کاراکتر جوانی سادهدل، محجوب، مطیع و درونگراست. همچنین بهنظر میرسد او توانی برای تصمیمگیری قطعی و محکم نداشته باشد. پیرنگ دوم، داستان دایی و پسر درگذشتهاش، و غمی است که هوش و حواسش را ربوده و سبب شده است، تا گهگاه رسول را با پسرش اشتباه بگیرد. رابطه رسول با دایی و این ماجرا، دردی را به جان رسول میاندازد که به کاراکترش عمق میبخشد.
جهانِ فیلم پوست میاندازد
پیشتر اوج آرزوهای رسول، یافتن کار و ازدواج کردن، و اوج ناکامیاش از دست دادن اموال و زمینهایش بود. جهان پیشین فیلم با به زندان رفتنِ رسول به پایان میرسید. مخاطب، فیلمی معماگونه و اجتماعی را بهنظاره مینشست که نهایتا به سقوط رسول ختم میشد و در بهترین حالت، همچون برادران لیلا با کنایه و نشانه و طعنه، مضمونی سیاسی را قِی میکرد.
اما میرکریمی در فیلم نگهبان شب، مخاطبش را همچون رسول، به جهانی عمیق تر فرا میخواند و به او وسعت میبخشد. حالا دیگر خانه، زمین و پاسخ به امیال، اوج آرزوهای رسول نیست. زن دیگر برایش وسیلهای برای پاسخ به غرایزش نیست. پیشاز این میرکریمی بهخوبی و با تصویر کنایه آمیزِ زنی بر روی فرش _که موجب بیقراری رسول میشد_ نیاز جسمی رسول را به تصویر کشیده بود. وی اما با خلق یک موقعیت رمانتیک، از همزبانی رسول و دختر لال تصویری زیبا خلق میکند.
شخصیتهای چندبعدی و باورپذیر
گویی جهان فیلم نگهبان شب _که همچون آثار این روزهای سینمای ایران_ مشوش و مضطرب آغاز شده بود، رفته رفته جای خود را به جهانی ژرف، آرام و چشمنواز میبخشد. جهانی که غم و درد و رنج دارد، اما آدمهایش برای پذیرش دردها قویتر و کاملترند.
حتی در جهان تازه فیلم وجوه تازه ای از شخصیت منفی (ضد قهرمان) رو میشود. مهندس که قصد سوءاستفاده از رسول را دارد، آنقدر معرفت دارد که برای حفظ زندگی رسول تمام تلاشش را بکند، او را از زندان بیرون بیاورد و حتی تاوان کارش را بپردازد! او هم مثل همه انسانهای این دنیا، بخشی از وجودش سفید و روشن است. کاراکتر برونگرا، شوخوشنگ و خوشقلب اما خودخواه و آبزیرکاه مهندس نیز همچون رسول بسیار باورپذیر طراحی شده است.
در واقع جهانِ فیلم جهانِ لطیفی است و سِره و ناسرهاش لطیفتر و عمیقتر از جهان سطحی و سادهانگارانه هستند.
یک دگرگونی درونی
فیلم نگهبان شب روایتگر یک دگرگونی درونی است که انعکاس شعلهور شدن خشم فروخورده طیفی از جامعه است. رسول با سادگی کودکانهاش به مهندسِ مزور و سیاستباز اعتماد میکند و در نتیجه این اعتماد، به زندان میافتد. علاوهبر این، مهندس به حریم خصوصی زندگی رسول وارد میشود. بنابراین وقتی رسول از زندان آزاد میشود، برای اولین بار با اراده و محکم تصمیم میگیرد، و رای و نظرش را بیان میکند.
او که پیشتر مدافع مهندس بود، مقابل او میایستد. رسولِ سربهزیر، که همیشه تاییدکننده سخن دیگران بود، به مخالفت برمیخیزد. در پایانبندی، عزم و اراده رسول به اوج خود میرسد و او در نقش یک قهرمان ظاهر میشود.
او که قبلا از بازیهای شهربازی نیز میترسید، تصمیم میگیرد برای شادکردن پدرزنش پرواز کند. تصویر نمادین پرواز جلوه بلوغ رسول، و افق نشانه امید، آرمان و آرزوی پیشروی اوست.