معرفی فیلم poor things یا “بیچارگان” ساخته لانتیموس
فیلم poor things (بیچارگان) به کارگردانی یورگوس لانتیموس و نویسندگی تونی مکنامارا، بر اساس رمانی از آلاسدایر گری ساخته شده است. این فیلم در جشنوارههای گلدن گلوب، اسکار و بفتا نامزد دریافت جوایز متعددی شده و تعدادی از آنها را نیز کسب کرده است. در این مقاله قصد داریم به نقد و بررسی این فیلم بپردازیم.
سبک و امضای یورگوس لانتیموس
لانتیموس فیلمسازی مولف است و سبک و امضای خاص خود را دارد. او از الگوهای سینمای مستقل پیروی میکند و فیلمهایش کمتر از قواعد ژانری و جریان اصلی تبعیت میکنند. اما فیلم بیچارگان با سایر آثارش متفاوت است و میتوان گفت این فیلم نزدیکترین اثر او به سینمای ژانر و جریان اصلی هالیوود است. بنابراین، مخاطب احتمالاً ارتباط بیشتری با این فیلم برقرار خواهد کرد.
داستان فیلم بیچارگان
فیلم poor things (بیچارگان) در قالب طنزی تلخ و کنایهآمیز ماجرای دختری به نام بلا را روایت میکند که توسط دانشمندی عجیب به نام گاد احیا شده است. گاد که در حال آزمایش بر روی پیوند اعضای انسان و حیوان بوده، جسد زنی باردار را پیدا میکند که غرق شده است. او مغز جنین را به بدن مادرش پیوند میزند و به این ترتیب، کودکی به نام بلا با بدن یک بزرگسال خلق میشود.
نگرش فلسفی و روانشناسانه فیلم
با توجه به انتخاب نام کنایهآمیز “گاد” برای دانشمندی که میتوان گفت خالق بلا است، نگرش فلسفی و نسبتاً صریح فیلم مشخص میشود. ایده فلسفی فیلم که درونمایهای روانشناسانه دارد، از نیازها، خواستهها و امیال انسانی در تقابل با ارزشها و قواعد جامعه میگوید. بلا دختری است با احساسات کامل اما خام و بدون درک درستی از ارزشها و هنجارها، که فرصتی برای لانتیموس فراهم میآورد تا عواطف او را عریان و بیپرده به تصویر بکشد، و تصویری تازه را از احساسات بشری به نمایش بگذارد.
گویی خالق اثر نیز همچون گاد به کالبد شکافی میپردازد. اما اینبار خصوصیات و احساسات بشر اند که شکافته شده و اجزایشان به نمایش گذارده میشود.
اشارهای کنایی به داستانی کهن
دختر بهمثابه نوع بشر، ابتدا محصور در آزمایشگاه خالقش است، و سپس، مردی به نام دانکن او را اغفال میکند و بهواسطه گناهی که مرتکب میشود، فرصت مییابد، تا از خانه، آزمایشگاه و حصار گاد خارج بشود. فضای خانه گاد و جهان بیرون به دو صورت سیاهوسفید و رنگی ترسیم شده است، تا تفاوت این دو جهان کاملا ملموس باشد. این داستان به نظر آشنا نمیآید؟
نگاهی بدبینانه و سیاه
گاد در جهان کوچک آزمایشگاه و خانه، امیال بلا را سرکوب میسازد، و رنجکشیدن بِلا برایش گشایشی ایجاد نمیکند. در کنار تصویر بیرحم گاد، تصویری که در آزمایشگاه گاد از بلا ترسیم میشود، موجودی ضعیف با نیازهای متعدد است. اما پس از فرار با دانکن، بلا به نیازها و هوسهایش آزادانه پاسخ میدهد.
رویارویی با عواطف و حالات بشری؛ طنزی تاملبرانگیز
در این مرحله از فیلم، عواطف و رفتارهایی چون غیرت و سلطهگری مردانه بیپرده به تصویر کشیده میشود. تقابل این رفتارها با دختری که از قواعد جهان انسانها بیخبر است، طنزی بامزه خلق میکند. وقتی مردی بلا را لمس کرده و با او ارتباط برقرار میکند، دانکن به شدت غیرتی میشود. بلا پس از مشاهده حالات دانکن، در دیالوگی تعجبش را از پیچیدگی احساسات مردانه ابراز میدارد.
مواجهه با هنجارها، ارزشها و رنجهای جامعه بشری
فیلم با خلق چنین موقعیتهایی، مخاطب را در رابطه با خلقیات بشری و هنجارها و ارزشهای جامعه انسانی به تفکر وادار میکند. در ادامه، صحنهها و حوادثی در فیلم وجود دارند که بسیاری از آسیبها، بیعدالتیها، و ضعفها و رنجهای زندگی بشری را به تصویر میکشند.
بلا با مواجهه با این مسائل رشد میکند. با این حال، نشانهای مبنی بر اینکه فیلم علت رشد بلا را رویارویی با رنجها میداند، وجود ندارد. بلکه بالعکس، در جایی از فیلم، رئیس عشرتکده برای رسیدن به منافع خویش میگوید: “خفت و ترس آدم را قوی میکند“. شاید بتوان گفت که این دیالوگ از زبان پیرزنی فریبکار نوعی هجو محسوب میشود.
پایانبندی هالیوودی
اما آنچه مهم است و از جمله خصوصیات هالیوودی و ژانری فیلم محسوب میشود، این است که خالق اثر با وجود نگاه انتقادی که به محنتها و مصیبتهای زندگی بشری دارد، در پایان راهی جز بازگشت به سوی گاد را برای بلا باقی نمیگذارد. راهی که به پایانی خوش و رابطهای شیرین ختم میشود. اما این همه ماجرا نیست!
نگاهی به مفهوم و فرامتن فیلم
اولاً تفسیر درونمایه فیلم از نگاه نشانهشناسی ممکن است سطح دیگری از مفاهیم را برای مخاطب بگشاید. مثلاً شاید مرگ گاد برگرفته از دیدگاه فلسفی اگزیستانسیالیستی باشد. ثانیاً باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر فیلمی یک مضمون متنی (اعتقادی) دارد که تا حدودی شخصی بوده و حتی با توجه به باورها، فرهنگ و سطح درک مخاطب، ممکن است متفاوت باشد. اما فیلمها یک مضمون فرامتنی (بین خطوطی/احساسی) نیز دارند که خالق اثر خودآگاه یا ناخودآگاه به مخاطب منتقل میکند. برای درک این سطح از فیلم، باید ابتدا به بررسی فرم روایی و بصری فیلم بپردازیم و به این سوال پاسخ دهیم که فیلم چگونه و با چه لحن و زبانی داستانش را روایت میکند؟
بررسی فرم و سبک بصری فیلم
در پلان اول فیلم، زنی را میبینیم که در فضایی تیره بر روی پلی ایستاده است. او خود را به درون آب میاندازد. موسیقی وهمآلود، محو شدن آرام زن و فضاسازی، موقعیتی سورئال و مرموز ایجاد میکند. پس از آن، تایتل را میبینیم که در پس نام فیلم، قلبی میان ششها و احشاء سینه در حال تپیدن است.
در سکانس بعدی، رنگ سیاه و سفید و فضاسازی و طراحی دکور عجیب در کنار ترکیب زوم و حرکت دوربین، حال و هوایی کاملاً فانتزی و البته مرموز خلق میکند. استفاده از زومهای نرم و آرام را در آثار پیشین لانتیموس دیده بودیم. اما در فیلم بیچارگان، زومها گاه شلاقی شده و با پن و تیلت و کرین ترکیب میشوند. این حرکات دوربین، همراه با استفاده خلاقانه از لنزهای خاص، در هم آمیخته و حال و هوایی مرموزتر از آثار پیشین ایجاد میکند. این نوع تصویربرداری خلاقانه و محل قرارگیری دوربین و زوایای خاص آن، روایتی سوبژکتیو و فرمی رازآلود خلق میکند که به خوبی به خدمت داستانگویی درآمده است.
ترکیب طنز و حال و هوای مرموز
زومبکها، صورتهایی که به دوربین بسیار نزدیکاند و برخی تکنیکهای دیگر، کمی از حال و هوای اسرارآمیز، هراسان و مشوش فیلم میکاهند و فضایی طنزآمیز به فیلم میدهند. اما در مجموع، صحنههای فیلم رعبآور و کمی تیره هستند. به عنوان مثال، استفاده از لنز فیشآی که تصویری دایرهای و معوج ایجاد میکند، برای دوربین لو انگل (که نزدیک زمین قرار دارد) که پشت سر کاراکتر حرکت میکند و سپس زوم میشود، حالتی را برای مخاطب ایجاد میکند که گویی او از زاویه دید ناظری مرموز به اتفاقات مینگرد. ترکیب این تکنیک با موسیقی غریب و سحرآمیز فیلم که به ناله و زخمهای میماند، وضعیت رمزآلود، معماگونه و دلهرهآوری را به وجود میآورد.
جهان فانتزی و دکور هنرمندانه
اتفاقات فیلم poor things در جهانی شگفتانگیز رخ میدهند. اینکه مردی هنگام غذا خوردن دستگاهی عجیب به خود وصل میکند و پس از میل کردن آن، حبابی از دهانش خارج میشود و یا خوکی که سَرِ غاز دارد، تنها برخی از خصوصیات جهان عجیب فیلم هستند. دکور، آکسسوار و لباسها نیز به طرز بسیار هنرمندانهای، فانتزی طراحی شدهاند. اگر هر یک از نماهای فیلم را متوقف کنیم و به تماشای طراحی صحنه و دکور فیلم بنشینیم، قطعاً لذت خواهیم برد. البته نیازی به این کار نیست، زیرا در عنوانبندی ابتدا و انتهای فیلم تکتک اِلمانهای صحنه به نمایش گذاشته میشوند.
فرم در خدمت مضمون و درونمایه
با توجه به آنچه گفته شد، جهانی غریب، موجوداتی تمسخرآمیز، فضایی تیره، مرموز و رعبآور، مولفههای فرمی و روایی هستند که با پیرنگ درمیآمیزند و حال و هوایی مشوش، مضطرب و رازآلود را به مخاطب منتقل میکنند. این در حالی است که در جایی که گاد حضور ندارد و یا پس از مرگ او، جهان فیلم فاقد این رعب و اضطراب شده و شاداب و روشن میگردد.
بنابراین، مجموع این اجزاء سطح اولیه داستان فیلم را مخدوش کرده و درونمایه احساسی فیلم را شکل میدهند. با این اوصاف، تحلیل مضمون، درونمایه و اثرگذاری فیلم ممکن است ۱۸۰ درجه با آنچه در ابتدا به نظر میرسد، متفاوت باشد.
به عبارتی فیلم در ظاهر نگاهی خوشبینانه دارد. بلا به آغوش خالق خویش باز میگردد. خالقی که با وجود تمامی رنجهایی که برای بلا ایجاد کرده است، در انتها چهرهای پدرانه به خود میگیرد. اما مخاطب در مواجهه با فرم روایی و بصری فیلم و سطوح عمیقتر آن، چنین نگاه خوشبینانه و روشنی را نمیپذیرد.
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
فیلم poor things (بیچارگان) داستان ازلی ابدی امیال، نیازها و خواستههای انسان را به گونهای خلاقانه روایت میکند. این فیلم با لحنی طنز و تلخ، شخصیت دختری به نام بلا را به نمایش میگذارد که بدون آگاهی از قواعد عرفی و ارزشهای جامعه با نیازهای غریزیاش روبرو میشود. خلق چنین شخصیتی تنها توسط بازیگری بسیار کارآزموده امکانپذیر است که اما استون به خوبی از پس آن برآمده است.
در جمعبندی و فارغ از مضمون فیلم باید این نکته را تکرار کرد که فیلم در روایتگری کاملاً قدرتمند ظاهر شده و اثری خوشساخت محسوب میشود.