تمساح خونی اولین فیلمی که جواد عزتی کارگردانی کرده و پرمخاطبترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۲ است. این فیلم که جایزه اولین کارگردانی در این دوره از جشنواره را از آن خود ساخت، در ابتدای اکران، توانست رکورد فروش روزانه را نیز بزند. در این مقاله قصد داریم به این سؤال بپردازیم که آیا این فیلم موفق در گیشه، از نظر هنری و تکنیکی نیز موفق بوده است؟
موفقیت در گیشه
این روزها ساخت فیلمهای کمدی که نام هنرپیشههای معروف در تیتراژشان دیده میشود، به سرمایهگذاری مطمئن و سودآور برای تهیهکنندگان سینما تبدیل شده است. تمساح خونی نیز یکی از همین دهها فیلمی است که افراد زیادی را به سالنهای سینما میکشانند و سود خوبی را برای سرمایهگذارانشان به ارمغان میآورند. حضور جواد عزتی بهعنوان یکی از دو بازیگر نقش اول و کارگردان فیلم تمساح خونی قطعاً در موفقیت فروش فیلم تأثیرگذار بوده است.
جای خالیِ داستان
اولین و حداقل فاکتوری که یک فیلم کمدی بایستی داشته باشد تا به مخاطبش هنگام خروج از سالن سینما احساس رضایتمندی بدهد، این است که بتواند او را سرگرم نموده و بخنداند. فیلم تمساح خونی در این سطح نسبتاً موفق عمل کرده و توانسته لحظاتی شیرین و پر از شادی را برای مخاطبش ایجاد کند. اما فاکتور بعدی برای اینکه یک فیلم بهعنوان اثری صاحبنام، دستکم برای چند سال در اذهان مخاطبان باقی بماند، این است که فیلم از فیلمنامهای منسجم برخوردار بوده و داستانی جذاب را برای مخاطبش تعریف کند. داستانی که سروته، فرازوفرود، کشمکش، گرهافکنی و گرهگشایی داشته باشد. به عبارتی علاوه بر خلق لحظاتی مفرح بتواند ماجرایی را روایت کند.
نقطه ضعف؛ داستان کلیشهای و قابل پیشبینی
فیلم تمساح خونی مثل اکثر کمدیهای این روزهای سینمای ایران، از ضعف فیلمنامه و نداشتن یک داستان قوی رنج میبرد. دو کارچاقکن به نام هومن و پیمان به پیشنهاد حسابدار شرکت، وارد قمارخانهای زیرزمینی شده و با هویتی جعلی روی پول شرکت شرطبندی میکنند. ایشان بایستی سود پول را ببرند و صبح روز بعد اصل آن را به حسابداری بازگردانند. اما از بدِ حادثه مدیر شرکت نیز به قمارخانه آمده و وارد بازی میشود. مدیر شرکت که از طرفی هویت واقعی ایشان را میداند و از طرف دیگر میتواند راپورت این دو نفر را به مالکِ شرکت بدهد، از آنها میخواهد تا به او ببازند. اما ایشان تمام پولها را میبَرند. از اینجای داستان تا انتها، شاهد تعقیب و گریز برای بهدستآوردنِ پول هستیم.
تعریف هدف اشتباه
اولین اشتباه داستانِ ساده فیلم در هدفی است که تعریف میکند. هدف و راهِ رهایی دو کارچاقکن این است که پول را تا صبح حفظ کرده و به شرکت تحویل دهند. در جایی هومن و پیمان از دوستشان میخواهند که مکانی در اختیارشان بگذارد تا بتوانند تا صبح در آن سر کنند. درحالیکه پس از تحویل اصل پول، صورتمسئله همچنان باقی است و مدیر شرکت میتواند پول را از ایشان بگیرد.
طوفانی که فروکش میکند
فیلم شروعی طوفانی و مهیج دارد. شخصیتها یکییکی در یک رینگ مبارزه و در حالی معرفی میشوند که تماشاچیها پشت سرشان فریاد میزنند. ماجرایِ رفتن به قمارخانه نیز با ریتمی مناسب و جذاب روایت میشود. هنرپیشههایی که نقش رقیب و همبازی هومن را بهصورت افتخاری بازی میکنند _همچون مهران غفوریان، کامبیز دیرباز و پژمان جمشیدی و.._ مشهور و صاحبنام هستند که به نظر میرسد در راستای موفقیت در گیشه انتخاب شدهاند. اما بازی پوکر هیچ هیجانی ندارد، چرا که اصلاً مشخص نیست چه اتفاقی در حال وقوع است. حتی اگر کسی پوکر هم بلد باشد، چیزی دستگیرش نمیشود. از این سکانس است که داستان آب میرود، قابلپیشبینی میشود و دیگر نباید انتظار پیچیدگیهای خاص داستانی را داشته باشیم.
شخصیتهایی بانمک
از اینجا به بعد آنچه که به فیلم جذابیت میبخشد، طراحی دو کاراکتر و کنشهای آنها، و ارتباطشان با دیگر کاراکترهاست که در کنار حوادث اکشن، موقعیتهایی مهیج و مفرح میآفریند. جواد عزتی اَکتهای موفقِ فیلمهای گذشتهاش را وارد فیلم کرده و با ترکیب هنرمندانه دو شخصیت هومن (با بازی خودش) و پیمان (با بازی عباس جمشیدی فر) توانسته است لحظات بامزه و خنده داری را خلق کند. در واقع این زوج بهخوبی طراحی شدهاند.
حتی ترکیب دو شات آنها در قاببندی تصاویر طنازانه، و در اکثر مواقع ثابت است. یعنی در بیشتر موارد، هومن را در سمت راست و پیمان را در چپ کادر میبینیم. در ترکیببندیِ قاب، فضای خالی اطرافشان نیز بهگونهای تنظیم شده که حالتی کوچک و تمسخرآمیز به آن دو میدهد.
نقاط قوت
علاوه بر کارگردانی فیلم که توانست فیلم را در لیست نامزدهای جایزه بخش کارگردانی جشنواره فیلم فجر قرار دهد، نقطه قوت دیگر فیلم، بازی جواد عزتی است. گویا جواد عزتی قرار است در بسیاری از فیلمها و سریالها، با هنرنمایی خویش، در نقش منجی ظاهر شده و بخشی از موفقیت این آثار را تضمین نماید.
یکی دیگر از ویژگیهای ممتاز فیلم تمساح خونی شوخیهای تمیز فیلم است که به ابتذال، هزل و لودگی کشیده نمیشود. ویژگی که در فیلمهای کمدی امروزی کمتر دیده میشود.