0
براساس برند

ساختار سه پرده‌ای فیلمنامه “من کاپیتان هستم”

تحلیل ساختار فیلم من کاپیتان هستم

فهرست مطالب

واژه درام به معنای عمل کردن است، و می‌توان گفت هر اثر دراماتیک از شخصیت و عمل او تشکیل شده است. به‌طور خاص، می‌توان گفت: فیلم داستانی به زندگی یک (یا چند) شخصیت می‌پردازد، که برای رسیدن به هدفی مشخص فعالیت می‌کند. در واقع فیلم آینه‌ای از زندگی انسان است، و گزیده‌ای از زندگی را به تصویر می‌کشد. برای اینکه فیلم‌ها بیشترین جذابیت و تاثیرگذاری را داشته‌باشند، معمولا از ساختارهایی منظم برای روایتگری تبعیت می‌کنند.دراین متن قصد داریم یکی از ساختارهای مهم فیلمنامه، یعنی ساختار سه‌ پرده‌ای را تحلیل کنیم. به این منظور فیلمنامه “منِ کاپیتان” را _ که از جمله فیلمنامه‌های سه‌پرده‌ای است _ به عنوان نمونه بررسی می‌کنیم. 

عناصر فیلمنامه

فیلم منتخبی از حوادث و لحظات زندگی انسان و گزیده ای از رفتارها و کارهای اوست. کارهایی که او برای رسیدن به مقصودش انجام می‌دهد. پس هر فیلمنامه در ابتدای امر از دو عنصر شخصیت و کنش او (انسان و رفتارهایش) تشکیل می‌شود. آنچه که به کنش‌های شخصیت، و به‌تبع آن به داستان معنا می‌دهد، هدف و مقصود است. پس عنصر سوم هدف، معنا و مقصود است. اگر شخصیت بدون هیچ گونه تلاشی، بلافاصله به هدفش برسد، هیچ اتفاق جذابی برای تعریف‌کردن باقی‌نمی‌ماند. بنابراین به موانعی نیاز داریم که بر سر راه شخصیت قرار بگیرند. این موانع و مشکلات باید در مقابل شخصیت قرار گیرند، تا او برای رسیدن به هدفش، با آنها به ستیزه برخیزد. پس عنصر چهارم داستان موانع و کشمکش (نزاع) با آنهاست. 

فیلم‌های درام جاده و سفر مثال‌های ساده‌ای برای درک این مطلب هستند. بنابراین در این مطلب فیلم “من کاپیتان هستم” ( من کاپیتان) را به عنوان نمونه انتخاب کردم، تا مورد بررسی قرار دهیم. گفتنی است این فیلم جایزه شیر نقره‌ای ونیز را برای کارگردانی ماتئو گارونه کسب نموده، و به عنوان نامزد فیلم بلند بخش بین الملل (غیر انگلیسی زبان) آکادمی اسکار انتخاب شد.

مثال: فیلم “من کاپیتان هستم”

در فیلم “من کاپیتان هستم” شخصیت اصلی و مکمل، دو پسر نوجوان اهل سنگال هستند. هدف آنها، که به فیلم معنا می‌دهد، مهاجرت به ایتالیا است. آنها مجموعه‌ای از کنش‌ها (نظیرتلاش برای راضی کردن مادر، فراهم‌کردن گذرنامه و…) را انجام می‌دهند تا به هدفشان برسند. اما در سر راه آنها موانعی چون بیابان گرم و سوزان، گرسنگی و تشنگی، راهزن‌ها، مرزبان ها، پلیس‌های رشوه‌بگیر و دریا قرار دارند. این دو نوجوان بایستی با این موانع نزاع کرده، و وارد کشمکش شوند. گاه کشمکش‌ها بیرونی (مثل بیابان) و گاه درونی (ترس از پذیرفتن مسئولیت مسافران و راندن کشتی) هستند. 

ساختار سه‌ پرده‌ای فیلمنامه

پرده اول: مقدمه چینی، معرفی، تعادل

یکی از ساختارهای مهم برای نقل داستان، ساختار سه پرده‌ای است. در این ساختار، روند پیشرفت فیلم و وقوع حوادث به گونه‌ای هستند، که در ابتدا شخصیت شرایطی آرام را تجربه می‌کند. به عبارتی جهان فیلم در حالت اعتدال قرار دارد. بیایید به سراغ فیلم “من کاپیتان هستم” برویم، تا این مسئله را بهتر درک کنیم. دو نوجوان به نام‌های صیدو و موسی تصمیم می‌گیرند که مهاجرت کنند. هرچند مادر راضی نمی‌شود، اما همه چیز طبق روال پیش می‌رود. آنها به‌راحتی پای در راه می‌گذارند و هیچ چیز مانع راهشان نمی‌شود.

نقطه عطف اول: بحران

اما کم‌کم شرایط تغییر می‌کند، و در لحظه‌ای که به آن نقطه عطف اول می‌گوییم، _ که معمولا بین دقیقه ۲۰ تا ۲۵ رخ می‌دهد _ بحرانی بزرگ پیش می‌آید. یک واقعه تحریک کننده اتفاق می‌افتد که داستان و فیلمنامه را به حرکت می‌اندازد. گرمای بیابان و تشنگی به درجه‌ای می‌رسد که می‌تواند خطرآفرین و مهلک باشد. در این حین زنی در بیابان تاب و توان خود را از دست داده، و نهایتا می‌میرد. در این نقطه وارد پرده دوم فیلم می‌شویم. پرده اول در آرامش و تعادل به پایان رسیده، و با گذشت از نقطه عطف و بحران، فیلم وارد فاز جدیدی می‌شود.

پرده دوم: تقابل، مواجهه و گره‌افکنی

حالا وارد پرده دوم از ساختار سه پرده‌ای فیلمنامه می‌شویم. شخصیت اصلی فیلم (صیدو) با مشکلاتی که در پیش رویش قرار دارد مواجه شده، و برای اولین بار متزلزل می‌شود. از این لحظه به بعد دشواری ها، خطرات و محنت ها یکی پس از دیگری از راه می‌رسند. تا آنجا که ماموران پلیس لیبی همراه و همسفر صیدو (موسی) را دستگیر‌کرده و با خود می‌برند. اما وضع از این هم بدتر می‌شود. راهزن‌ها سر‌می‌رسند وصیدو را به همراه سایر مهاجرین به گروگان می‌گیرند. حالا زمان آن فرا رسیده، تا باور شخصیت شروع به تغییر نموده و توانایی‌های او شکوفا گردد. او در دشواری و سختی رشد می‌کند و آرام‌آرام برای تحول بزرگ و نقطه عطف داستان آماده می‌شود. 

همسفرو هم‌سلولی خردمند در حوادث از صیدو محافظت‌کرده، و در این‌میان، صیدو نکاتی را از وی می‌آموزد.  به‌واسطه تدبیر این یار کارآزموده، آن‌ها از بند راهزن‌ها رهایی می‌یابند.حالا صیدو تمام عزمش را جزم کرده و دوست و همسفرش را می‌یابد.

نقطه عطف دوم: لحظه سرنوشت‌ساز

حالا وقت عبور از قله سختی‌ها و تصمیم‌گیری است. شخصیت باید تصمیم بگیرد، که هدایت کشتی و ده‌ها مسافرِ درون آن را بر‌عهده‌بگیرد. به این لحظه نقطه عطف دوم فیلم _بین دقیقه ۶۵ تا 75_ می‌گویند. شخصیت تصمیمش را می‌گیرد، و وارد پرده سوم می‌شویم. لحظه عزیمت از شخصیتی معمولی به قهرمانی خبره فرا می‌رسد.

پرده سوم: گره‌گشایی

صیدو در اوج فیلم (اولین سکانس بعد از نقطه عطف دوم ) از پس کشمکش نهایی برآمده و همچون کاپیتانی حاذق بر پهنه دریا پیش می‌راند، بلوا و آشوب و نارضایتی مسافران را فرو می‌نشاند، و نیازهای آنان را سر‌و‌سامان می‌دهد. وقتی در آخرین سکانس فیلم و در نمایی اثرگذار مسافرها خشکی را می‌بینند، و شادی‌شان را فریاد می‌زنند، دگرگونی صیدو از نوجوانی ضعیف، به کاپیتانی قدرتمند را باور می‌کنیم. چرا‌که در تمامی حوادث و لحظاتِ سخت همراه او بوده‌ایم، و رشد و قد کشیدنش را مرحله‌به‌مرحله دیده‌ایم. در این پرده مسائل حل می‌شوند، و به تعادل ابتدای فیلم می‌رسیم. با این تفاوت که شخصیت معمولی فیلم به قهرمانی کاردان و صاحب‌تدبیر مبدل شده‌است.

میزان کشمکش‌ها در زمان‌های مختلف

در نمودار زیر ساختار سه پرده‌ای فیلمنامه به نمایش درآمده‌است. اگر محور x، زمان فیلم و محور y، میزان بحران‌ها و کشمکش‌ها باشد، فیلم از ابتدا تا نقطه عطف، در حال اوج‌گرفتن است، و در‌نهایت فرود‌می‌آید. 

پرده اول، دوم، سوم، نقاط عطف، میزان مشکلات و موانع _ و فراز و فرود آنها _ در نمودار توضیح داده‌شده‌است.

روایت غیر‌خطی

فیلم‌هایی که از این ساختار تبعیت می‌کنند، همواره روایتی خطی ندارند. به این معنی که می‌توان سیر خطی زمان را به هم ریخت، و نقاط عطف و حوادثی را که در پرده‌های مختلف رخ می‌دهند، در نمودار زمان جابجا کرد، به‌گونه‌ای که حادثه‌ای که زودتر به وقوع پیوسته، در فیلم دیرتر نمایش داده‌شود (و یا بالعکس). مثلا در برخی فیلم‌ها برای اثرگذاری بیشتر، اوج داستان را در انتهای فیلم نمایش می‌دهند.

در پایان باید بگویم، که ساختار سه‌پرده‌ای فیلمنامه تنها فرم روایت نبوده، و فرم‌های دیگری نیز برای بیان قصه وجود دارد. امیدوارم از مطالعه این مطلب لذت برده‌باشید.

اشتراک گذاری:
تصویر حمید براتی
حمید براتی
منتقد سینما، تصویربردار، تدوین‌گر و کارشناس تولید محتوا در فضای مجازی با بیش از بیست سال سابقه مطالعه و کسب دانش در زمینه سینما دوره ها و مدارک: - رویداد خلق ایده‌های سینمایی - بنیاد فارابی - مدرسین: سروش صحت، محراب قاسم‌خانی، شهرام مکری، کامبوزیا پرتوی، مهدی سجاده‌‌چی، فرهاد توحیدی - فیلمنامه‌نویسی - مدرس: احسان روحی - انیمیشن و کارتون: موسسه هنری خراسان (روزنامه خراسان) - نقد فیلم - گروه طعم نقد- مدرسین: محسن بدرقه، مصطفی یوسف‌زاده - خبرنویسی - تحریریه روزنامه قدس
مطالــــب مرتــــــبط

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

جستجو در بلاگ ها
دسته بندی ها
آخرین مطالب
نقد و بررسی فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده
نقد و بررسی فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده
.
نقد و بررسی فیلم بی‌بدن
بررسی فیلم «بی‌بدن»
.
نقد و بررسی فیلم گلادیاتور 2
نقد و بررسی فیلم گلادیاتور 2
.
نقد و بررسی فیلم‌های صبحانه با زرافه‌ها و جهان با من برقص
صبحانه با زرافه‌ها و جهان با من برقص
.
فیلم کیک محبوب من
نقد و بررسی فیلم کیک محبوب من
.
نقد و بررسی فیلم تمساح خونی
نقد و بررسی فیلم تمساح خونی
.
0
    0
    سبد خرید